خاطرات پرنسس نیوشا

...

  به به ..........عجب غذای خوشمزه ای خوردم . ...

  اینم نیوشا کوچولو که داره رورروک بازی میکنه با عروسکش   این عروسکتو خیلی دوسش داشتی .اونو بابایی برات از مشهد گرفته بود. ...

    نیوشای عزیزم اینجا خونه مادر جون سر سفره صبحانه بودیم که تو خیلی سردت شده بود رفتی پتوت   اوردی پیچیدی دور خودت  که صبحانه بخوری اینقد بامزه شده بودی همه میخاستن بخورنت . ............................ ...

  دختر قشنگم زیباترین لحظات من شنیدن صدای خنده توست.   پروردگارا تورا هزاران بارسپاس   در گذشته معتقد بودن وقتی در فصل گل محمدی روی صورت نی نی یا گل بریزی زمینه آلرژی وحساسیت در اینده براشون اتفاق نمی افته       ...

...

      نیوشاکوچولودر یک خواب رویایی  بغل بابا حاج اقا اینجا دخترم 10 ماهه بودی حسابی بازیگوش شده بودی صبح تا ظهر که من نبودم با بابا حاج اقا بازی میکردی   باکمک اشیا میتونستی بلند شی ولی هنوز تعادل نداشتی وزود میفتادی خیلی بامزه بودی خوشکلم     اولین سیزده بدر نیوشاجون کنار مامانی وبابایی -عید92 ...

  دختر قشنگم: امروز91/09/20 مرخصی زایمان مامانی تموم شده و 5روز مانده به شروع زمستان  واولین یلدا نیوشا کوچولو......  ولی هوا بس نا جوانمردانه سرد است    دخترم برای اولین بار لباس گرم پوشیده واماده شده  که بره خونه مادر جون   اخه قراره وقتی مامانی نباشه شما پیش مادرجون بمونی     مامان عزیزم :اکنون که وبلاگ دخترم رو مینویسم همین جا میخام بابت تمام زحماتی که برام کشیدی ازت تشکر کنم وبر دستان پر مهرت بوسه بزنم مادرجون مهربونم خیلی ممنون وخییییییییییییییییییییییییلی دوست داریم    راستی دخترم شال گردنتو ب...

     بوشهر خونه عمه منصوره ...